
رسالهء عملیهء توضیح المسایل قرآنی
علی محقق نسب
این رسالهء توضیح المسایلی را که در اختیار دارید، مطابق با فتواها و دیدگاههای فقهی این جانب است. برای فهم بهتر و توجه بیشتر خوانندهء گرامی، تذکرات ذیل را به عرض میرسانم: الف – این رسالهء عملیه را برخلاف سنت معمول که نوعاً توسط شاگردان و یا نویسنده گان دیگر نوشته میشود، خودم شخصاً نوشتهام و تمامی مسائل مندرج در آن را بررسی نموده با منابع احکام سنجیدهام. این کار حدود چهار سال طول کشیده است. این دومین بار است که این رساله را مینویسم. بار اول در شهر قم، نوشته بودم، ولی در هنگام مهاجرت به طرف اروپا... توسط مأموران دریایی کشور یونان مصادره شد و بازگردانده نشد. بار دوم در حین اقامتم در شهر زیبای پاریس، از سال 2012 تاکنون (2017) مشغول نگارش این رساله بودهام. ب – این رساله، تفاوتهای بسیاری با رسالههای معمول دارد و اختلاف نظر این جانب با سایر علما و دانشمندان مکتب تشیع دامت افاضاتهم، بسیار زیاد است و در تمامی ابواب فقهی وجود دارد. معمولاً در هر مساله ای که اختلاف نظر داشتهام، اندک اشارهای به مبانی نظر خود نمودهام؛ اگرچه توضیحات بیشتر ممکن نبوده است. ج – مبنای حقیر در مسائل فقهی، بر اساس: «شریعت بر دومبنا» میباشد؛ یعنی من اصول و منابع اصلی شریعت را دو چیز میدانم: اول – کتاب؛ یعنی قرآن مقدس که به عقیدهء اکثریت قاطع مسلمین، از طریق وحی بر پیامبر اسلام نازل شده و سند اصلی شریعت اسلام است. من کتاب را راهنمای ظاهری مینامم. دوم – عقل، یعنی صفت ممیزهء انسانی و قاضی عادل بین حق و باطل. من عقل را راهنمای باطنی و ذاتی انسان مینامم. عقل، گوهری ست که اگر شریعتی هم در کار نبود، میتوانست در بخش غیر عبادات، راهنمای درست و شایسته باشد. و اما از نظر بنده، منابع دیگر احکام مانند سنت، اجماع، قیاس، مصالح و غیره، منابع فرعی احکام هستند. این منابع در صورتی قابلقبول هستند که مخالف با عقل یا کتاب نباشند و تنها وظیفهء شرح و توضیح احکام مندرج در کتاب را بر عهده داشته باشند. اعضا و شرایط و مقدمات و مؤخرات احکام را بیان کنند، ولی قادر نیستند حکمی را مستقلاً تأسیس کنند و به خصوص نمیتوانند چیزی را بر احکام الزامی کتاب و عقل مانند وجوب و حرام بیافزایند یا کم کنند. به عبارت دیگر، احکام تکلیفی شریعت باید به نحو کلی یا تفصیلی، در قرآن ذکر شده باشند و یا مفاد عقل و خرد آدمی باشند. در این صورت، منابعی مانند سنت، اجماع، قیاس، مصالح، عرف و غیره میتوانند آن احکام را شرح دهند و کیفیت اجرا و شرایطش را بیان کنند، ولی اگر حکمی مطلقاً در قرآن یا عقل بیان نشده باشد، این منابع نمیتوانند آن ها را تأسیس کنند. مثلاً اگر حکم سنگسار در قرآن نیامده باشد و یا مجازات ارتداد در قرآن موجود نباشد و یا دستور تقلید از مجتهد و یا ولایتفقیه در قرآن نیامده باشند، با روایت یا اجماع نمیتوان چنین احکامی را تأسیس نمود؛ یعنی با منابع فرعی، تأسیس احکام الزامی مانند واجب و حرام ممکن نیست. د – من تقلید از مجتهد را صحیح نمیدانم و عقیده دارم که هر انسانی وظیفه دارد در حد توان و امکانات خود مسائل دینی و تکالیف شرعی خود را بیاموزد. از این رو اگر کسی از نگارنده تقلید کند، ولی احکام مندرج در این رساله را نیاموزد، براءت ذمه حاصل نمیکند، اما اگر این رساله را حسب مورد بخواند و آموختههای خود را عملی کند، براءت ذمهاش حاصل میشود و یا عذر او در پیشگاه خالق هستی قرار میگیرد. انشاءالله!
Views: | 4K |
Downloads: | 280 |
Language: | دری |
Category: | Religious Books |
File Type: | |
File Size: | 2.67 MB |
This content was uploaded by our user in good faith, assuming they have permission to share this book. If you own the copyright and believe it is wrongfully on our website, please follow our simple DMCA procedure by clicking here to request removal.
I love money. I love everything about it. I bought some pretty good stuff. Got me a $300 pair of socks. Got a fur sink. An electric dog polisher. A gasoline powered turtleneck sweater. And, of course, I bought some dumb stuff, too.
Opportunity is missed by most people because it is dressed in overalls and looks like work.
If money is your hope for independence you will never have it. The only real security that a man will have in this world is a reserve of knowledge, experience, and ability.
Get busy living or get busy dying.
My formula for success is rise early, work late and strike oil.
If we command our wealth, we shall be rich and free. If our wealth commands us, we are poor indeed.
You know you’ve read a good book when you turn the last page and feel a little as if you have lost a friend.
Whenever you read a good book, somewhere in the world a door opens to allow in more light.