نام نویسنده: محمدمصطفی محمدیار (کارشناس ارشد در رشته حقوق خصوصی)

Writer’s name: Mohammad Mustafa Muhammadyar

همسرم «ویدا دوست» سمستر هفتم دانشکده حقوق در دانشگاه کابل بود؛ و متعلق به یک خانواده است که از الف تا ی در بین ایشان با تحصیلات عالی و دانشگاهی استند و یگانه فرد که تا هنوز تحصیلات خود را به اتمام نرسانده بود، ویدای من بود. پدرش در رشته پزشکی داخله عمومی ۳۲ سال پیش از مقطع کارشناسی ارشد از کشور شوروی فارغ شده بود؛ برادر بزرگش دو بار و در دو رشته متفاوت دانشگاه خوانده بود؛ خواهر بزرگ او لیسانسه ادبیات آلمانی داشت و خواهر دیگرش لیسانسه روانشناسی از دانشگاه کابل داشت؛ و یک خواهر دیگر وی نیز مهندسی در رشته کامپیوتر از دانشگاه استاد ربانی داشت؛ و این طرف من هم کارشناسی ارشد در رشته حقوق خصوصی دارم و اینک ویدای من هم در آستانه‏ی اتمام دروس و آغاز نگارش پایان‏نامه خود بود. همواره خود را در کرسی و مناصب وکالت، دادستانی و دادرسی و در خدمت انسان و انسانیت، در راستای احقاق حقوق بشری قاطبه عوام میدید و چنین زیبا رویاپردازی می‏کرد.

در انواع و اقسام سمینارها، کارگاه‏ها، گردهمایی و جلسات چه رایگان و چه در بدل پول برای رشد و فهم خود اشتراک می‏کرد.

وقت نان خوردن و خوابیدن را نمی‏شناخت. چون مطالعه برایش اولویت داشت.

تفریح ویدا هم کتاب بود و جز آن تفریح دیگر را نیاز نمی‏دید. همیشه وقت که برای خریداری به شهر می‏رفت، حتما و حداقل یک جلد کتاب نیز برای خود می‏خرید و برگشت او به خانه بدون خرید کتاب از کتاب‏فروشی‏های پل‏باغ‏عمومی، ناممکن بود.

عید و نوروز را نمی‏دید و در خانه نشسته، ساعت‏ها خود را با کتاب سرگرم می‏کرد.

کارخانگی‏ها را پیش از ضرب‏الاجل تسلیم می‏کرد، درس‏ها را پیشاپیش آمادگی گرفته و تشریح می‏کرد؛ در تمام درس‏ها زیردست بود؛ هر جا سوال می‏داشت، بدون شرم‏های بی‏مورد، از جا برخاسته و از استاد تا زمان وضاحت می‏خواست که مسئله کاملاً برای او مفهوم می‏شد.

ولی برای فروپاشی قصر رویاهای ویدایم، شکست آرزوهایش، انسداد بر پیشرفت‏های او؛ یک دستور جاهلانه و عاری از مبنای علمی و عقلایی و با محض از بادارپرستانه کافی بود تا دروازه دانشگاه‏ها به روی دختران کشور مان همچون دروازه مکاتب بسته شود.

و این کاری بود که آهسته آهسته در حق ما صورت گرفت. چون در صورت که همه قیود به یکباره‏گی وضع می‏شد، هر گروه به دفاع از منفعت خود برخاسته و توده‏ی عظیم از جمعیت متشکل از گروه‏های مختلف به تظاهرات قیام می‏کردند، که این خود گروه مخالفین را سراسیمه می‏کرد؛ لذا این‏ها نیز با تفرقه‏افگنی و با مرور زمان و با برنامه‏ریزی، آهسته اهسته یکی پی دیگر حدود و ثغور مختلف را بر ملت گماردند، تا هر کس فقط برای دفاع از منفعت همان یک گروه برخیزد که بدان وابسته است؛ بدون این که سایر دسته‏ها برای این گروه شکست خورده برخیزد؛ و این گونه تعداد مظاهره کنندگان در تناسب به بپاخیزی تواماً همه اقشار، به سادگی مهار و پاشان می‏شوند. لذا موفقیت خود را در تعاقب برنامه‏ها و بی‏اتفاقی ملت دیدند تا این که کار به جای رسید که نخست مکتب‏های اناثیه، سپس آرایشگاه‏ها، بعداً ورزشگاه‏ها و اخیراً مدرسه‏ها و دانشگاه‏ها بسته شدند و طبقه اناث را که بیشتر از نصف جمعیت را در جوامع امروزی تشکیل می‏دهند، خانه‏نشین ساختند.

ولی این جا آخر کار نبود. چون ویدای ما با انگیزه‏دهی از طرف تک تک افراد خانواده پدری‏اش و اینک خانواده من کاملا تجدید نفس کرده و با قوت بیشتر از پیش و با گفتن این الفاظ به پا بلند شد: «به آن خدای که مرا هست کرده و یک روز نیست می‏کند، باور دارم و میدانم که این هم می‏گذرد، پشت این تاریکی هم روشنی است، روزهای خوب بر می‏گردند، فقط کافی است که روحیه خود را از دست ندهیم و انگیزه مثبت خود را حفظ بکنیم و مهمتر این که همه خواهران دست به دست هم داده و به مبارزات آزادی طلبانه و حق خواهانه خویش ادامه بدهیم. ما کم نیستیم، ما ضعیف نیستیم، ما ناچیز نیستیم. ما، ما استیم، ما زن استیم؛ و تا رسیدن به منزل مقصود، مطالعه‏ی روزانه را مانند غذا خوردن عادت خود بسازیم».

 

لینک این مقاله در فیسبوک «رسانه گوهرشاد»

https://m.facebook.com/story.php?story_fbid=pfbid0tckyEaRATvpK8HSS89yJY4aPMmyw5aZcQ2Nd8k4qQJv8hknVUui78emt1qLZbfqGl&id=100087055388384&mibextid=Nif5oz

لینک این مقاله در فیسبوک «راوی زن»

https://ravezan.com/%da%86%d8%b4%d9%85-%d8%a8%d9%87-%d8%b1%d8%a7%d9%87-%d8%aa%d8%b9%d9%84%db%8c%d9%85/

صفحه فیسبوک مربوط به عکاسی از همین نویسنده

https://www.facebook.com/PhotographyMuhammadZai

صفحه تویتر همین نویسنده، برای دستیافتن به لینک سایر نوشته‏ها و مقاله‏های وی که در دیگر رسانه‏ها به نشر رسیده‏اند

https://twitter.com/Mohamma06817432

صفحه لینکدن همین نویسنده، برای اطلاع از سایر سویه تعلیمی، تحصیلی و تجربه و سابقه کاری وی

https://www.linkedin.com/in/mohammad-mustafa-muhammadyar-16099b177/