
تاریخ و چگونگی ورود عرب و سادات به افغانستان
سید محمد رضا علوی
مطلب مهم اینکه عرب در اصول و اساس خود دو پایه ی بزرگ نسبی دارد: یکی «قحطانیان» که به آنها «عرب جنوبی» گفته میشود، خاستگاه ایشان یمن است و خود را عرب اصیل میدانند. نسب اینگروه به یعرب بن قحطان بن هود بن شالخ بن أرفخشذ بن سام بن نوح بن لامک بن متوشلخ بن إدریس بن یارد بن مهلائیل بن قینان بن أنوش بن شیث بن آدم میرسد. دیگر «عدنانیان» که بهایشان «عرب شمالی» گفته میشود و نسب شان به یکی از شاخههای عبری میرسد. آنان فرزندان «عدنان بن إسماعیل بن إبراهیم» هستند، لذا آنان را عرب «عدنانی» میگویند، عدنان بیست و یکمین جدّ پدری پیامبر اکرم است که فرمود: «اذا بلغ نسبی الی عدنان فامسکوا» قبیله ی قریش یکی از مهم ترین قبایل عدنانی است و سادات جزء از این شاخه میباشند. درافغانستان از هردو تیره ی عربی وجود دارند، ولی به نظر میرسد از شاخه ی عدنانی بیشتر باشد. امروزه قوم عرب یکی از اقوام رسمی و ثبت شده در دیتابیس ملی افغانستان است که افراد و خانواده های متعلق به این قوم به طور پراکنده در ۳۴ ولایت این کشور زندگی میکنند و بهزبانهای دری، پشتو، اوزبیکی، پشهای، بلوچی، نورستانی، ترکمنی سخن میزنند. در نقاطی از صفحات شمال کشور به لسان عربی تکلم مینمایند. در بارهی تعداد دقیق نفوس شان نمیتوان نظر قطعی داد. کاربرد القاب و عناوین در میان عربهای افغان عبارتاند از: ۱- سیّد (سادات( ۲- خواجه، ۳- حضرت، ۴- پاچا، ۵- ایشان، ۶- میر، ۷- آغا، ۸- میا، ۹- انصاری، ۱۰- هاشمی، ۱۱- قریشی، ۱۲- قاضى (در ولایت غور) ۱۳- پاشاه، ۱۴- براهوی، ۱۵- پادشاه، ۱۶- تمیمی، ۱۷- مُقبل، ۱۸- صاحبزاده، ۱۹- گیلانی، ۲۰- مجددی، ۲۱- عباسی، ۲۲- پیر ـ پیرزداه، ۲۳- نقیب، ۲۴- شریف، ۲۷ ـ کیانی، ۲۸ ـ شاه... و دیگر القاباند که در میان اقوام عرب افغان معمول است.
Views: | 1K |
Downloads: | 348 |
Language: | دری |
Category: | History books |
File Type: | |
File Size: | 26.41 MB |
This content was uploaded by our user in good faith, assuming they have permission to share this book. If you own the copyright and believe it is wrongfully on our website, please follow our simple DMCA procedure by clicking here to request removal.
You can’t buy happiness, but you can buy books and that’s kind of the same thing.
One always has a better book in one’s mind than one can manage to get onto paper.
Success is walking from failure to failure with no loss of enthusiasm.
It's how you deal with failure that determines how you achieve success.
If all the economists were laid end to end, they’d never reach a conclusion.
Do not go where the path may lead, go instead where there is no path and leave a trail.
I attribute my success to this: I never gave or took any excuse.
A book is the only place in which you can examine a fragile thought without breaking it.