نام نویسنده: محمدمصطفی محمدیار (کارشناس ارشد در رشته حقوق خصوصی)
Writer’s name: Mohammad Mustafa Muhammadyar
حجاب که در لغت به معنای پوشش است، در مفهوم معروف آن غالباً به پوشش زنان گفته میشود، در حال که پوشش یک واژهی عام است و با استفاده از اصول فقهی – حقوقی همچون اصالة العموم، اصالة الاطلاق و اصل عدم تخصیص به عدم تعلق آن به یک جنس میرسیم. بدین معنا که حجاب هم برای زن است و هم برای مرد؛ و درین میان، بازهم عرف جوامع در هر ازمنه و امکنه نقش تعیین کننده برای نوع پوشش زنان و مردان داشته است. یعنی در طول تاریخ این جامعه بوده است که در مورد چیستی و چگونگی پوششهای ذکور و اناث تصمیم گرفته است.
آنچه در مباحث حجاب و آثار متفاوت و متعدد در مورد آن، جای آن هنوز نیز خالی به نظر میرسد، مرور بر مسئله حجاب با تمسک به اصول و قواعد است که مورد استفادهی مشترک علم حقوق و فقه استند. این قواعد و اصول اگرچه در اساس فقهی استند، ولی حقوق در کشور اسلامی همچون افغانستان که برگرفته شده از دین است و طبق مواد 2 و 3 قانون اساسی مصوب 1382، ماده1 فقره 2 قانون مدنی مصوب 1355 و ماده 2 فقره 2 و 3 قانون احوال شخصیه اهل تشیع مصوب 1388، هیچ قانون نمیتواند در مغایرت با دین مبین اسلام باشد و این دین مبارک از منابع حقوقی کشور به شمار میرود، لذا به وفور در روح و مبنای مواد قانونی دیده میشوند.
طبق قاعدهی «لاضرر و لاضرر» که مستخرج از حدیث نبوی است، هیچ کس حق ندارد که باعث ایراد ضرر مادی، معنوی، دنیوی و اخروی به دیگران شود و هر کس که به دیگری ضرر برساند، مسوول جبران این ضرر است. بدین گونه که اگر کسی با لباس نامناسب باعث شود که چشم دیگری به طرف وی کشانده شود و بدین وسیله شخص بیننده مرتکب معصیت شود، شخص مسوول به گونههای متفاوت این ضرر را از قبیل پوزش خواهی از طرف مقابل و یا توبه از طرف هر دو شخص به درگاه الهی، جبران بکند.
طبق قاعدهی دیگر که تحت عنوان «قاعدهی اقدام» است، در صورت که کس با پوشش و لباس نادرست خویش باعث شود که دیگری به وی متلک بگوید، طبق شیوهی مذکور در بالا باید در صدد جبران اشتباهی خود باشد.
اقتضای قاعدهی «احتیاط» نیز این است که هر کس باید اقدامات محتاطانه را اتخاذ بکند و از پوشش نامناسب وی به دیگری ضرر نرسد و نه خود را شامل معصیت بکند و نه دیگران را.
گذشته از اصول فوق، در علوم حقوقی امروز نیز مباحث داریم که اعمال نادرست افراد را به خودشان ارتباط داده و خودشان را مسوول میداند. یکی از این مباحث «سبب» است. دکتر لنگرودی در کتاب مشهور خود "ترمینولوژی حقوق" تحت واژهی شماره 2814 میگوید، "سبب عبارت است از چیزی که هر گاه مانع با آن اصابت نکند باعث وجود چیزی شود. چنانچه آتش سبب سوختن است" و در بحث ما طبق گفتهی دکتر لنگرودی، در صورت که لباس یعنی مانع نباشد و عضوی از اعضای که باید تحت پوشش قرار میگرفت، آشکار شود، باعث وجود نگاهها، حرفها و احساسات شیطانی میشود. به الفاظ دیگر، این لباس و پوشش مناسب است که مانع اصابت چشم و سخن به وجود نامحرم میشود.
در بحث دیگر که به نام «علت» است، دکتر لنگرودی تحت واژه شماره 3728 چنین بیان میکند: «علت امری است که به محض وقوع آن چیز دیگری بدون این که تأخیری رخ دهد به دنبال آن واقع شود و آن چیز دیگر را معلول گویند» و در بحث ما، «علت» همان بیحجابی و لباس نادرست است که معلول را تحت عنوان «نگاهها و سخنهای مغرضانه» به وجود میآورد.
حتا قلمرو حق، آزادی فردی و حاکمیت اراده نیز زمانی که با حق آرامش فکری دیگران در تزاحم و تعارض قرار میگیرد، محدود میشود، چون هر کس تا جای حق دارد که حق دیگران را نقض نکند و هر شخص تا وقتی حق دارد که نظم عمومی جامعه را مختل نکند و یکی دیگر ازین محدود کنندههای حق انتخاب پوشش و لباس احکام و توصیههای اسلامی است که انسان باید در چهارچوب آن خود را تنظیم بکند.
در بیان دیگر، هر کس که حق دارد، تکلیف نیز دارد و اگر کس حق دارد که لباس را به میل خود بپوشد، تکلیف او این است که لباس در محدودهی احکام الهی و حفظ آداب و سکنات و نظم اجتماعی باشد و شکنندهی اخلاق اجتماعی نباشد.
همچنین در مباحث جزا و جرم شناسی عنوان «نقش بزهدیده در ارتکاب جرم» است که به متن ما ارتباط میگیرد. طبق این عنوان، در صورت که شخص با لباسهای نامناسب در جامعه نمایان شود و بدین وسیله سبب تحریک اشخاص دیگر شود و مورد خشونت و سایر جرایم قرار بگیرد، خود بزهدیده نیز ملامت محسوب میشود، چون بزهدیده در تحریک دیگران نقش داشته است.
گذشته از مباحث حقوقی، در علم روانشناسی، بیماری یا اختلالات تحت نام «خویشتننمایی Exhibitionism، بدننمایی، عورتنمایی» وجود دارد که در آن شخص منحرف از نمایاندن و نشان دادن اعضای وجود خود خوش شده و یا لذت میبرد و به بیمار نوع ارضا دست میدهد.
ولی باید توجه داشت که همه آنچه در بالا ذکر شد و یا در آتی بیان میگردد، مختص طبقه اناث نیست، بلکه ذکور را نیز شامل میشود. مانند انحراف خویشتننمایی که در مردان بیشتر به شکل آشکار کردن آلت تناسلی جلوه میکند و روی این نکته به آن دلیل تاکید میشود، چون در جامعه هر زمان که عرف از حجاب به میان میآید، اذهان عامه راساً به طرف حجاب زنان میرود و کوچکترین درنگ و تأمل روی حجاب مردان صورت نمیگیرد.
همچنین در مورد بدحجابی و بیحجابی مردان باید گفت که در فصل تابستان به کرات دیده میشود زمان که مردان در مقابل درب منزل و کوچهی محل رهایش شان با زیرپیراهنی خارج میشوند و یا لندهغران پاچه بلند با یخنهای باز در مقابل دکانها و معابر دیده میشوند و یا جوانان ورزشکار برای نمایش دادن عرض بازو و شانه، کمر باریک و برجستگی سینه با بلوزهای چسب و اندامکَش در شهر و بازار معلوم میشوند که اینها هیچ کدام شایستهی انسانهای با شخصیت و اهل خِرَد نیست بلکه برعکس، این اعمال انسان را کوچک مینمایاند.
آنچه در فوق تبیین شد، مطلوبی اصل برابری در اسلام نیز است. طبق اصل برابری در حقوق اسلامی و موضوعه، برای کافهی انسانها حقوق مساوی تعریف شده است که بر مبنای آن، هیچ زن و مرد نمیتواند خود را آزاد پنداشته و قواعد حجاب را برای جنس مقابل الزام آور بداند و نقض آن را در وجود وی تحریم و تقبیح بکند. لذا طبق قاعده فقهی – حقوقی دیگر که عبارت از اصل شخصی بودن مسوولیتها است، هر کس مکلف است که به قول زرتشت مواظب سهپاس یعنی پندار، گفتار و کردار خویش باشند تا عیار در معیار نیکی باشند و مسوولیت خود را به وجه احسن آن ایفا کنند. بدین معنا که همه باید پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک را سرمشق خود قرار داده و از گفتار بد مانند متلک گویی پیرامون طرز لباس دیگران اجتناب بکند، از کردار بد از قبیل پوشیدن لباسهای بدحجاب و بیحجاب و پندار بد از قبیل اندیشدن در مورد ملبس شدن به لباسهای نامناسب بپرهیزد. چون هر زمان که ما به طرف دیگران یک انگشت انتقاد بلند بکنیم، چهار انگشت متباقی، به طرف خود ما اشاره میکند. پس به گفتهی لقمان حکیم که مندرج در کتاب «پنج گنج» است، هر چه از پند و نصیحت گوییم، نخست خود بر آن عمل بکنیم.
درین میان وظیفه دولت این است که از طریق منابر مساجد و تکایا جنبههای دینی حجاب، از طریق مکاتب و دانشگاهها اهمیت علمی و کاربردی آن را بیان کرده و از طریق وزارت اطلاعات و فرهنگ نیز نشرات تلویزیونهای که سریالهای مزخرف و فیلمهای مستهجن و ترویج دهندهی فرهنگهای غیراسلامی و بیگانه را نشر میکنند، اداره کنند؛ و گردانندگان برنامههای این تلویزیونها نیز خود را طبق دساتیر اسلامی ملبس بگردانند و در مجموع همه اعضای جامعه افغانی و اسلامی این را به یاد داشته باشند که حجاب فقط مختص به ماه رمضان نیست تا تنها در همین یک ماه خود را بپوشانند، بلکه خوبی همواره خوب است و بدی همیشه بد است و بیحجابی یا بدحجابی و در سطح پیشرفتهی آن برهنگی به معنای متمدن بودن نیست، چون اگر این گونه میبود، پس حیوانات متمدنترین موجودات روی زمین میروند، چون آنان برهنه استند. دیگر این که جسم انسان به دلیل قداست آن باید پنهان باشد، همان گونه که قرآن را به دلیل مقدس بودن آن در پارچهی میپیچانند تا از دست ناپاک محفوظ بماند و یا شیرینی را جهت محافظت از لوث و حشره، در پوش میپیجانند.
لینک این مقاله در «وبسایت جمعیت اصلاح افغانستان، مربوط به رادیو اصلاح و ماهنامه اصلاح ملی»
https://www.eslahonline.net/2020/05/23/hijab-6/?fbclid=IwAR0XPNdhSEtzvNymP9CIlpmnORVQCawUUcXoKI8U74HRmbPLIAffxVTIObY
صفحه فیسبوک مربوط به عکاسی از همین نویسنده
https://www.facebook.com/PhotographyMuhammadZai
صفحه تویتر همین نویسنده، برای دستیافتن به لینک سایر نوشتهها و مقالههای وی که در دیگر رسانهها به نشر رسیدهاند
https://twitter.com/Mohamma06817432
صفحه لینکدن همین نویسنده، برای اطلاع از سایر سویه تعلیمی، تحصیلی و تجربه و سابقه کاری وی
https://www.linkedin.com/in/mohammad-mustafa-muhammadyar-16099b177/